انگشتر الماس و كفشاي رنگي رنگيواس

ساخت وبلاگ
همه‌ی آدم‌ها یه بخشی در وجودشون دارن که خودشون هم دوستش ندارن، یه افکاری دارن که ازشون می‌ترسن و همه‌ی اینها باعث میشه تا نتونن خودشون رو اونطوری که هستن نشون بدن و یا تمام وجودشون اونطوری که باید برای دیگران هویدا نمی‌شه.این چند روز برای من نقطه‌ی‌ عطف بزرگی در زندگیم بود که احساس کردم باید کار بزرگی انجام بدم. کاری که شاید قبلا از انجامش هراس داشتم. و اون مواجهه با خود دوست نداشتنیم بود. همون بخشی که اگر کار خطایی مرتکب می‌شد یا جایی کاری رو به درستی انجام نمی‌داد، هیچ‌وقت از دفاع کوتاه نمیومد. من این چند روز دارم تلاش می‌کنم تا با خود دوست نداشتنیم بیشتر مواجه بشم و اون رو به شریک زندگیم هم نشونش بدم تا باهم بتونیم درستش کنیم. بقول پدرم همه‌ی انسان‌ها یک سگ در وجودشون هست که در مواقعی که دچار فشار عصبی می‌شن، تلاش میکنه برتری رو به دست بگیره و با هرروشی که قطعا درست نیست حتی حرف حق خودش رو به کرسی بنشونه. ولی یادمون نره، خیلی جاها حتی اگر حرف هم حق باشه، نباید اون رو در صورت کسی که ادعا می‌کنیم عاشقش هستیم، واق‌واق کنیم. چون ارزش اون آدم برای من باید قطعا حتی بیشتر از حرف حق خودم باشه. حرف حق رو میشه در زمانی که با آرامش و حال خوب هستیم، می‌تونیم بگیم و الزامی نیست حتما در زمانی که بحرانی در حال جریان هست و طرفین گفتگو از نظر کنترل خشم، در شرایط نرمالی نیستند، بیانش کرد.تصمیم گرفتم تمام اتفاقاتی که برای غزل در تمام این سال‌ها، جزئی و کلی باعث زخم‌هایی شده بود که بخاطر عشقش به من ازشون رد شده بود، بازخوانی کنیم و این‌بار حلشون کنیم تا دیگه به تدریج التیام پیدا کنن. من همیشه برای ترس از دست دادن؛ دچار خودسانسوری ویا حق‌بجانب‌انگاری می‌شدم. ولی هیچ چیزی برای حفظ یک رابطه‌ و ا انگشتر الماس و كفشاي رنگي رنگيواس...
ما را در سایت انگشتر الماس و كفشاي رنگي رنگيواس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : thisage بازدید : 42 تاريخ : چهارشنبه 29 شهريور 1402 ساعت: 12:09

خیلی وقت اینجا نبودم..خسته بودم..داغون بودم..و فقط و فقط دلم میخواست خودم باشم و خودم..بعد از اون بهمن سخت و پر از تنش انگار غزل دیگه ای ساخته شد و اون شد مقدمه ی تغییراتی که هیچ وقت فکرش رو نمیکردم..وقتی کارم رو ترک کردم و سرم خلوت شد از حواشی تازه فرصت کردم که فکر کنم ،به نامردی آدم های اونجا ،به بازی هایی که باهام شد،به بی احترامی ها،به ندیده شدن ها،به تحقیر شدن ها، حتی گاهی هم به اینکه کنارشون چهقدر پیشرفت کرده بودم ،اما ضربه های روحی که خورده بودم از اونجا اونقدر عمیق و شدید بود که هنوزم گه گاهی یادم میفته میگم هیچ آدمی توو اون شرکت رو نخواهم بخشید..و این قطعی ترین تصمیم من برای این دوره از زندگیم بود..جلسات تراپی شروع شد..در کنارش هم زوج درمانی ،من عمیقا با مشاورم حالم خوب بود و می تونستم دلم رو پیشش لایه لایه بشکافم..گریه کنم..زار بزنم و بگم خسته شدم..من اونجا خوده خوده خودم بودم با همه ی حقایق خودم..یکی دو روز بعده تراپی هام همیشه حالم بد بود..همیشه...انگار تکرار مشکلات ،معضلات و ..دردناک بود.انگار تعریف دوباره و دوباره ی زندگی و خستگیاش دیگه از حد شونه های من که دیگه گرد سی سالگی روی موهام نشسته خارج بود و دیگه توو دلم و قلبم تصمیم گرفته بودم که از هرچی غم و غصه است دوری کنم ...توو کشمکش های تراپی،تغییر شغل،پاک کردن ذهنم از خاطرات تلخ گذشته ،هشدار مشاور که «افسردگیت» شروع شده ،پای یک مزاحم هم باز شد...و می تونم قسم بخورم که تیر خلاصی شد به حال من و رسما بعده اون خوب نشدم..تقریبا دوماهی شده از مزاحمت اول تلگرام..بعد لینکدین..بعد هم message و من با تک تک این پیام ها ضربه دیدم و له شدم و داغون..امشب اینجا نوشتم برای بعدها ...برای خیلی بعدها که میخندم و از این روز و روزگ انگشتر الماس و كفشاي رنگي رنگيواس...
ما را در سایت انگشتر الماس و كفشاي رنگي رنگيواس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : thisage بازدید : 30 تاريخ : يکشنبه 5 شهريور 1402 ساعت: 6:27

راستی حس میکنم برکت امسال همون نهال هایی بود که بهم یادگاری دادیم.. نهال همیشه میمونه... سرو بلند قامت من ،تعبیر نهال سرو تو بودی❤️ انگشتر الماس و كفشاي رنگي رنگيواس...
ما را در سایت انگشتر الماس و كفشاي رنگي رنگيواس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : thisage بازدید : 47 تاريخ : يکشنبه 5 شهريور 1402 ساعت: 6:27